۳۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حسین امیرپور» ثبت شده است

شب تنهایی

هیچکس با من نیست !…

مانده ام تا به چه اندیشه کنم…

شب تنهایی

هیچکس با من نیست !…

مانده ام تا به چه اندیشه کنم…

مانده ام در قفس تنهایی…

در قفس میخوانم…

چه غریبانه شبی ست…

شب تنهایی من!…

۲۹ فروردين ۹۶ ، ۲۰:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین امیرپور

تنهایی

تنهایی

روزگاری در گوشه ای از دفترم نوشته بودم

تنهایی را دوست دارم چون بی وفا نیست

تنهایی را دوست دارم چون تجربه اش کردم

تنهایی را دوست دارم چون عشق دروغین در آن نیست

تنهایی را دوست دارم چون در خلوت تنهاییم در انتظار خواهم گریست و هیچ کس اشک هایم را نمیبیند

اما از روزی که با تو آشنا شدم

از تنهایی بیزارم چون تنهایی یاد آور لحظات تلخ بی تو بودن است

از تنهایی بیزارم چون فضای غم گفته سکوتم تو را فریاد میزند

از تنهایی بیزارم چون به تو وابسته ام

از تنهایی بیزارم چون با تو بودن را تجربه کرده ام

از تنهایی بیزارم چون خداوند هیچ انسانی را تنها نیافریده است

از تنهایی بیزارم چون خداوندتو را برایم فرستاد تا تنها نباشم

از تنهایی بیزارم چون هر وقت در تنهایی گریه می کنم دستان مهربانت را برای پاک کردن اشک هایم کم میاورم

از تنهایی بیزارم چون شیرین ترین لحظاتم با تو بودن است

از تنهایی بیزارم چون مرداب مرده ی تنم با آفتاب نگاه تو جان میگیرد

از تنهایی بیزارم چون کویر خشک لبانم عطش باران محبت لبانت را دارد

از تنهایی بیزارم چون به قداست شانه هایت ایمان دارم.

از تنهایی بیزارم چون تمام واژه های شعرم با تو بودن را فریاد میزند.

از تنهایی بیزارم چون هیچگاه تنهایی را درک نکرده ام

همیشه… همه جا… در هر حال… حضورت را در قلبم حس کرده ام پس بگذار با تو باشم

و عاشقانه در آغوش پر مهر تو بمیرم تا همیشه ماندگار باشم. پس تنهایم نگذار…

۲۹ فروردين ۹۶ ، ۲۰:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین امیرپور

برگرد!

می خواهم عمرم را


با دست های مهربان تو اندازه بگیرم

برگرد!

می خواهم عمرم را

با دست های مهربان تو اندازه بگیرم

برگرد!

باور کن

تقصیر من نبود

من فقط می خواستم

یک دل سیر برای تنهایی هایت گریه کنم

نمی دانستم گریه را دوست نداری

حالا هم هروقت بیایی

عزیز لحظه های تنهایی منی

اگر بیایی

من دلتنگی هایم را بهانه می کنم

تو هم دوری کسانی که دور نیستند

در راهند

رفته اند برای تاریکی هایت

یک آسمان خورشید بیاورند

یادت باشد

من اینجا

کنار همین رویاهای زودگذر

به انتظار آمدن تو

خط های سفید جاده را می شمارم .

۲۹ فروردين ۹۶ ، ۲۰:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین امیرپور

از چه بنویسم؟


از چه بنویسم؟
از چه بنویسم؟؟


از آسمانی که همیشه در حال عبور است؟

یا از دلی که سوتو کور است؟

از زمین بنویسم یا از زمان یا از یک نگاه مهربان؟

از خاطراتی که با تو در باران خیس شد؟

یا از غزلهایی که هیچ وقت سروده نشد؟

از چه بنویسم ؟؟

از نامه هایی که هیچوقت بسویت نفرستادم ؟

یا از ترانه هایی که هرگز برایت نخواندم؟

از چتری که هرگز زیر آن نایستادیم؟

یا از بدرودی که هرگز بر زبان نیاوردیم؟

من عاشق بیابانی هستم که هرگز قسمت نشد با هم در آن قدم بزنیم…

من دل بسته درختی هستم که فرصت نشد اسممان را رویش حک کنیم…..

من منتظر پنجرهایی هستم که عطر تو را دوباره به من نشان دهد….

۲۹ فروردين ۹۶ ، ۲۰:۲۸ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حسین امیرپور

باران

تنها باران است که گاهی در اوج تنهایی من ، در آن لحظه که هیچکس نیست ، با من از تو می گوید ولی درد من این است که دیریست باران نمی بارد !

۲۷ فروردين ۹۶ ، ۲۱:۳۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین امیرپور

تن های تنها زود یخ میزنند

باید برای زمســـتان کتی گـرم بخرم با جیب هایی برای دسـتانم
تن های تنها زود یخ میزنند
فرستنده : سپیده

۲۷ فروردين ۹۶ ، ۲۱:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین امیرپور

فکر می کردم تنهایی یعنی من

فکر می کردم تنهایی یعنی
من
سکوت
پنجره های خاک گرفته
اتاق خالی از تو
نمیدانستم سنگینی اش بیشتر می شود در ازدحام آدم ها !
فرستنده : سپیده

۲۷ فروردين ۹۶ ، ۲۱:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین امیرپور

ﺭﻭﯾﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﺷﻮﻥ ﻧﻤﻮﻧﺪﻩ

ﺍﯾﻨﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﺪﻓﻮﻥ ﺗﻮ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﺮﻥ ﺑﺨﻮﺍﺑﻦ
ﺍﯾﻨﺎ ﺭﻭﯾﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﺷﻮﻥ ﻧﻤﻮﻧﺪﻩ ﮐﻪ ﻗﺒﻞ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻬﺶ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻦ
ﺍﯾﻨﺎ ﺗﻨﻬﺎﻥ . . .

۲۷ فروردين ۹۶ ، ۲۰:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین امیرپور

چنان دل کندم از دنیا

چنان دل کندم از دنیا

که شکلم شکل تنهایی ست

ببین مرگ من را در خویش

که مرگ من تماشایی ست

مرا در اوج می خواهی

تماشا کن تماشا کن

۲۷ فروردين ۹۶ ، ۲۰:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین امیرپور

وقتی کسی را به خودمان و ابسته کردیم

وقتی کسی را به خودمان و ابسته کردیم!!!!!!!!
وقتی کسی از صمیم قلبش صا دقا نه دوستمان دارد
در بـــــــــــــــــــــــــــــــــرابـــــــــــــــــــــــــــــرش مسئولیم
دربــــــــــــــــــــــــــــــــــــرابـــــــــــــــــــــــــــــر اشکهایش
دربـــــــــــــــــــــــــــــــــــــرابــــــــــــــــــــــــــــر شکستن غرورش
لحضه های شکستنش در تنهایی و لحظه های بی قرارییش
و اگر یادمان برود! در جایی دیگر سرنوشت
یادمان خواهد اورد و این بار خود فراموش خواهیم شد
و این قـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــانون زندگیست...!!!!!!!!!!

۲۶ فروردين ۹۶ ، ۱۴:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین امیرپور